کد مطلب:119076 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:252

آشنایی شهید مطهری با نهج البلاغه











نهج البلاغه كتاب ارزشمند و ماندگاری است كه در همه ی عصرها و زمان ها مورد توجه و تحقیق و بررسی عالمان و عارفان روشن ضمیر و دانش پژوهان شهیر قرار گرفته است. آنان از زوایای مختلف به این كتاب گران سنگ نگریسته و شرح ها و تفاسیر مختلفی نیز بر آن داده اند. از سویی هر مسلمان معتقد و آگاهی برای شناخت مكتب زندگی ساز اسلام و یافتن معرفت واقعی به كنه آن، باید بارها و بارها این میراث عظیم را مطالعه و در آن تعمق و تفكر نماید. بالطبع عالمان و روشنفكران مسلمان نیز جهت آشنایی توده ی مردم به معرفی و شرح این كتاب پرداخته اند. ما در آغاز مطلب به نحوه ی آشنایی دو استاد بزرگ و نام آور، شهید مطهری و شیخ محمد عبده نظر می افكنیم و خود و خوانندگان عزیز را به شناخت و بهره گیری هر چه بیشتر از نهج البلاغه و سخنان هدایتگر آن امام همام و این دو استاد بزرگ توصیه می نماییم.

شهید بزرگوار آیت ا... مطهری درباره ی آشنایی خود با نهج البلاغه می نویسد:

شاید برایتان پیش آمده باشد- و اگر هم پیش نیامده می توانید آنچه را می خواهم بگویم در ذهن خود مجسم سازید- كه سال ها با فردی در یك كوی و محله زندگی می كنید، لااقل روزی یك بار او را می بینید و طبق عرف و عادت، سلام و تعارفی می كنید و رد می شوید، روزها و ماه ها و سال ها به همین منوال می گذرد....

تا آنكه تصادفی رخ می دهد و چند جلسه با او می نشینید و از نزدیك با افكار و اندیشه ها و گرایش ها و احساسات و عواطف او آشنا می شوید. با كمال تعجب احساس می كنید كه هرگز نمی توانسته اید او را آنچنان كه هست حدس بزنید و پیش بینی كنید.

از آن به بعد چهره ی او در نظر شما عوض می شود، حتی قیافه اش در چشم شما طور دیگر می نماید، عمق و معنی و احترام دیگری در قلب شما پیدا می كند، شخصیتش از پشت پرده ی شخصش متجلی می گردد، گویی شخص دیگری است غیر آنكه سال ها او را می دیده اید، احساس می كنید دنیای جدیدی كشف كرده اید.

[صفحه 22]

برخورد من با نهج البلاغه چنین بود. از كودكی با نام نهج البلاغه آشنا بودم و آن را در میان كتاب های مرحوم پدرم- اعلی الله مقامه- می شناختم، پس از آن سال ها تحصیل می كردم... و در همه ی این مدت نام نهج البلاغه بعد از قرآن بیش از هر كتاب دیگر به گوشم می خورد...

اما اعتراف می كنم كه با دنیای نهج البلاغه بیگانه بودم. بیگانه وار با آن برخورد می كردم و بیگانه وار می گذشتم. تا آنكه در تابستان سال هزار و سیصد و بیست، پس از پنج سال كه در قم اقامت داشتم، به اصفهان رفتم و تصادف كوچكی مرا با فردی آشنا با نهج البلاغه، آشنا كرد. او[1] دست مرا گرفت و اندكی وارد دنیای نهج البلاغه كرد. آن وقت بود كه عمیقا احساس كردم این كتاب را نمی شناختم و بعدها مكرر آرزو كردم كه ای كاش كسی پیدا شود و مرا با دنیای قرآن نیز آشنا سازد.

از آن پس چهره ی نهج البلاغه در نظرم عوض شد. مورد علاقه ام قرار گرفت و محبوبم شد. گویی كتاب دیگری است، غیر آن كتابی كه از دوران كودكی آن را می شناختم. احساس كردم كه دنیای جدیدی را كشف كرده ام.[2].

[صفحه 23]


صفحه 22، 23.








    1. عالم ربانی، مرحوم میرزا علی آقا شیرازی، قدس الله سره. جهت آشنایی با این عالم ربانی به بخش تعلیقات مراجعه نمایید.
    2. سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، ص 7، (با اندكی تلخیص).